روی پیانو می‌نواخت. صبور و جدی بود، مثل همیشه. بالا تا پایینش را برانداز کردم. کمی روی صندلی سر خوردم، نفس کشیدم و به کمرم قوس کوچکی دادم. حتی فکر معاشقه با او شیرین و گرم است.

 

 

پ.ن: دومین پست امشب. قبلی؛ آدم‌هایی برای خندیدن


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اجاره آپارتمان مبله در جزیره قشم پسری در حال شکل گیری! نمایندگی رسمی محصولات غذایی شرکت تکسو سایه‌ای دربیکران! ptejaratelectronic تخته سیاه Kristen پوریا کانتین بین الملل پیراسته فر Carol