یک هفته از شروع قرص خوردنم میگذرد. اضطرابم کمتر شده و حالا باید یکی از قرصها را به جای یکچهارم، به اندازهی نصف بخورم. از غروب کمی از خستگیام برطرف شده ولی توی حمام چند باری سرگیجهی خفیف داشتم. غروب خورشید دیگر برام چندان غمانگیز نیست و با دیدن نور نارنجی رنگش روی دیوار اتاقم قلبم مچاله نمیشود. حسن شماعیزاده گوش دادم و این پست را تایپ میکنم. موهایم همچنان با قدرت میریزد. هنوز جواب پاپاسمیر را نگرفتهام و سونوگرافی و یک آزمایش دیگر برای انجام دادن دارم. فردا کلاس آواز دارم و امیدوارم که بتوانم از تخت جدا شوم و پایم را از خانه بیرون بگذارم. این روزها فیلم و سریال تماشا میکنم؛ فیلمها و سریالهایی که سالها با خودم میگفتم باید تماشا کنم. وقتی که خسته شدم روی تخت دراز میکشم و چشمهایم را میبندم. باد بهاری میوزد و من زیر پتو مچاله شدهام. خوابم نمیبرد و با گوشی به وایفای وصل میشوم و بیهوده اکانتهایم را چک میکنم. امروز این آهنگ را توی کانالم گذاشتم. شما هم بشنوید. موسیقی متن فیلم Wild است.
نمیدانم چرا نمیتوانم مثل سابق آهنگ آپلود کنم. مدیا پلیر را نشان نمیدهد!
درباره این سایت