توی جشنهای عروسی ما همیشه عدهای هستند که به دلایل مختلف با لباس اسپرت حاضر میشوند. نمونهاش دایی بنده که اصلا حاضر به پوشیدن کت و شلوار نیست چون احساس راحتی نمیکند. گاهی با خودم میگویم آدم چه قدر باید غیرمنعطف باشد که در طول 4 دهه زندگی تغییر نکند. یا مثلا در جشن عقد پسرداییام چند دختر نوجوان را دیدم که نمیدانم چه نسبتی با عروس و داماد داشتند. یکی از آنها ست گرمکن ورزشی تنش بود و خطاب به دوستانش میگفت «ورزشکار باید مشخص باشه که ورزشکاره». آدمیزاد میل عجیبی به متفاوت بودن دارد و در طول زندگیاش مزخرفات زیادی میگوید. نمونهاش من و پستهای چند سال پیشم! خیلی از آنها را رد میکنم و حتی میتوانم برایشان نقد بنویسم! به هر حال از طرف نیمهی پر لیوان این پیشرفت محسوب میشود و من هم که به مرض پیشرفت کردت و بهتر شدن مبتلا هستم.
درباره این سایت